💡 سرمایهگذاری روی کارآموز، مرور یک تجربه واقعی
💡 سرمایهگذاری روی کارآموز، مرور یک تجربه واقعی
چند روز پیش مطلبی در وبلاگ توسعه مایکروسافت منتشر شد که بهانهای شد برای نوشتن این مطلب. یک دانشجوی سال چهارم علوم کامپیوتر، تجربه خودش از یک دوره کارآموزی تابستانه در مایکروسافت رو شرح میده.
دلیل من برای نوشتن این مطلب، تفاوت عمیق نگاه به کارآموز در اکثر شرکتهای ایرانی با شرکتی مثل مایکروسافت و شرکتهایی که بعد از مهاجرت تجربه کردم بود. شاید در طول حدود بیست سال حضور توی شرکتهای مختلف ایرانی، تنها جایی که نگاه اصولی و برنامهدار به کارآموز رو دیدم، مجموعه هزاردستان (کافهبازار، دیوار و…) بود. که کم نبودند افرادی که به عنوان کارآموز توی مدرسه تابستانه شرکت میکردن، و بعدن تبدیل به کارمندهای شرکت میشدند و سقفی برای پیشرفت و رشدشون وجود نداشت. در حالیکه اکثر شرکتها به کارآموز به چشم نیروی مزاحم یا رایگانی نگاه میکردند که دلیل حضورش توصیهی یک آشنا بود یا منتی که بابت پذیرفتنش همواره روی دوشش میبود! و اغلب تا آخرین روز حضور، به چشم «همون کارآموزه» بهش نگاه میشد. آبشخور اینها عموما ضعف و کمسوادی سازمان و ساختار شرکتها است. در حالیکه، وسواس و دقت در جذب، و فرصت دادن و آموزش اصولی برای یک کارآموز، سرمایهگذاری میان/بلند مدتیه برای سازمانه.
اگر علاقهمند بودید تا متن کامل رو همراه با دلایل اهمیت توجه به جذب کارآموز به شکل مدون و اصولی بخونید و تجربه این دانشجو و مشاهدات رو ببینید، اینجا توی وبلاگم نوشتم 😊