🗺🚀 روایت ۳۰ تا ۴۰ سالگی – استراتژیها و تغییرات مسیر (بخش اول)
🗺🚀 روایت ۳۰ تا ۴۰ سالگی – استراتژیها و تغییرات مسیر (بخش اول)
این مطلب دنبالهی روایت ۲۰ تا ۳۰ سالگی است که پیشتر در دو بخش نوشتم، بخش اول و بخش دوم
⚠️ این سری مطالب، نه وحی هستند نه نسخهی جهانشمول موفقیت! فقط روایتی از بلند فکر کردن؛ و امیدوارانه، یادآوری یا پیشنهاد برخی نکات. هر کس نسخهی خودش رو داره و بهتره تا راه خودش رو پیدا کنه...
اگر دههٔ ۲۰ تا ۳۰ سالگی رو «مرحلهٔ کاشت» قلمداد کنیم، دههٔ ۳۰ تا ۴۰ سالگی، زمانِ مراقبت و هَرسِ هوشمندانه است. حالا دیگه صرفاً «جونیور مشتاق» نیستیم؛ احتمالاً عنوانهای Senior Engineer، Tech Lead یا حتی Engineering Manager رو تجربه میکنیم. مسئولیتها (مثل خانواده، وام، سلامت) احتمالا بیشتر شده و زمان آزاد، کمتر؛ بنابراین باید عمیقتر اما هوشمندانهتر سرمایهگذاری کنیم. از طرفی برای برخی افراد حتی این دهه، زمان تغییر مسیر، و شروع جدیدیه، و اگرچه دشوارتر از دهه ۲۰ است ولی هنوز هم میشه در صورت سختکوشی و تصمیم هوشمندانه، جبران کرد.
دههٔ ۳۰ زندگی؛ دورهایه که نشانههای پختگی کمکم خودشون رو نشون میدن. در این سالها احتمالا مسیر شغلیتون شکل مشخصتری گرفته، مهارتهاتون عمیقتر شده و البته زندگی شخصیتون پررنگتر از قبل شده. دههٔ ۳۰ یک دوران گذار مهمه: از جوانی جسورانهٔ ۲۰ سالگی به سمت میانسالی مسئولانه. مخاطب اصلی این نوشته همچنان دوستان نرمافزاری هستن، هرچند بسیاری از نکات میتونه برای عموم هم مفید باشه.
⏳ حالا چرا دههٔ ۳۰ سرنوشتسازه؟
🔤 انباشت تجربه: خروجیِ یک ساعت کار شما حالا ضرب در ۱۰ سال تجربه میشود؛ پس کیفیت تصمیمها بسیار مهمتره.
🔤 ناحیهٔ آرامش (Comfort Zone) بزرگ میشه؛ وسوسهٔ درجا زدن و «عنوانبازی» خیلی جدّیه.
🔤 فشارهای موازی: رشد شغلی، رشد خانواده، ثبات مالی و سلامت رو باید همزمان مدیریت کنید.
🛠 استراتژیهای فنی و شغلی
انتظار میره کسی که وارد این دهه شده باشه، حداقل یک موضوع رو به خوبی درک کنه، و اون «انتخاب معیار صحیح برای سنجش وضعیت و سنگ محک معقول برای تصمیمات» است. در نتیجه، اگر این پیششرط محقق شده باشه، موارد زیر معنا و مفهوم پیدا خواهند کرد…
➕ تخصص عمیق + دید وسیع
🔤یک حوزه رو «گوشتاگوش» بلد باشید (مثلاً Cloud‑Native Scalability یا Data‑Engineering).
🔤سالی یک تکنولوژی مجاور با تخصصتون رو در سطحِ Production یاد بگیرید؛ (در اینباره بعدتر گپ میزنیم).
➕ معماری سیستمها
🔤الگوهای پیشرفتهتر (مثل سیستمهای موازی یا توزیعشده یا موارد متناسب با تخصصتون) رو نه در تئوری، بلکه در عمل یاد بگیرید و تمرین کنید.
🔤برای هر تصمیم، Trade‑off Diary بسازید: هر تصمیم معماری و دلیلش رو مستند کنید؛ بعداً ارزشش رو خواهید دونست.
➕ رهبری فنی و Mentorship
🔤کدریویوِ هدفمند و عمیق رو یاد بگیرید؛ تمرکز بر فهم و کیفیتآزمایی، نه مچگیری.
🔤از نظر فنی و انتقال دانش، زیر بالوپر هر همکار و دوستی رو که میگیرید، خودتون دو برابر یاد میگیرید.
➕ زبان کسبوکار
🔤خروجی فنی رو به ROI ترجمه کنید؛ تصمیمگیران به هزینه/سود حساساند، از یه سنی به بعد از شما انتظاری فراتر از نوشتن کد باکیفیت میره، باید نتیجه و اثر کار فنی توجیه و هدف داشته باشه.
🔤مفاهیم Product، KPI، و استراتژی بازار رو در حد مکالمهٔ حرفهای بلد باشید.
➕ شبکهسازی استراتژیک
🔤 توی ایونتها و کنفرانسها کمتر دنبال سلفی گرفتن و گیفت جمع کردن و خالیبستن برای افراد باشید؛ بیشتر دنبال بحث عمیق بگردید.
🔤 حداقل دو «Peer Group» ثابت برای تبادل چالشهای معماری بسازید.
💡 سرمایهگذاری روی خودتون
🔤 بهصورت دورهای System Design Interviews رو نه برای مصاحبه، بلکه برای ارتقای تفکر ساختارمند تمرین کنید.
🔤 نوشتن و صحبت: بلاگ فنی، پادکست، وبینار یا ورکشاپ؛ بخشی از برندسازی فردیه که توی دهه ۳۰ پررنگتر میشه، ولی نسخهی همه نیست. از طرفی انتظار میره حداقل در حد ارائه مطلب توی تیم خودتون یا نوشتن مستندات فنی عمیق برای تیم و شرکتتون توانایی لازم رو کسب کنید.
🔤 خوندن موضوعات مدیریت تکنولوژی یا استراتژیک یا حتی دورهٔ «Product for Engineers» میتونه برای نیمه دوم دهه ۳۰ مفید باشه (نه برای همه، بلکه برای افرادی که حوزه نرمافزارهای LOB کار میکنن، یعنی بخش اعظمی از نرمافزارها)
📌 بخش دوم روایت ۳۰ تا ۴۰ سالگی، شامل تعادل زندگی-کار، امنیت مالی، و دامهای رایج دههی ۳۰ خواهد بود 😊
💬 خوشحال میشم تا نظرتون رو بشنوم...