🤓 مقدمهای بر تازههای «هر چیزی»...
🤓 مقدمهای بر تازههای «هر چیزی»...
نظرسنجی اخیر کانال شامل ۵ گزینه اصلی بود که هر کدوم حول یک تکنولوژی، ابزار، یا روش جدید بود. فارغ از اینکه برآیند تمایل جمع، به سمت کدوم گزینه بوده؛ خوبه تا یه مرور کنیم ببینیم «چیز جدید» چیه؟ و از چه زوایایی میشه بهش نگاه کرد!
۱: نگاه فردی: مسئله یا کنجکاوی ما چیه؟
نسخه جدید فلان زبون، فریمورک یا دیتابیس یا ... از راه رسید. خب که چی؟ چه دردی از من قراره دوا کنه؟ قراره این نسخه جدید مسئلهای ازم حل کنه؟ قراره فردا توی زمان استراحت باهاش پُز بهروز بودن به همکارهام بدم؟ قراره باهاش ویدیو/اینفوگرافی یا پُست تلگرامی یا توییتری بگذاریم و خودم رو در لبهی تکنولوژیهای نو نشون بدم؟ قراره با به خاطر سپردن چند کلمه، عنوان، یا حتی چند خط کد، حس عذاب وجدان کمدانشی و کمتلاشیام رو تسکین بدم؟ قراره یه جوری توی فضای مجازی یا بین دوستان صحبت کنم که خشم و حس ناکافی بودنی که از شرکت و محصولی که روش کار میکنم و با ابزارهای قدیمی و کیفیت پایین عرضه میشن رو پنهان کنم یا جلو بقیه کم نیارم؟؟
دهها دست از این سوالات وجود داره که هر کدومشون طیفی از ما رو پوشش میده. اتفاقا شاید در نگاه اول از قرارگیری ذیل خیلی از این سوالات ناخشنود بشیم یا از پذیرشش فراری باشیم، ولی فارغ از احساس بیرونی، برخی با خیلی از این موارد خوشحالن! اتفاقا از اینکه توی لینکدین یا توییتر یه جوری بنویسن که مخاطب فکر کنه این بابا تمام عمرش منتظر اومدن فلان قابلیت جدید در فلان زبون یا بهمان دیتابیس بوده!! و از لایکها و کامنتها حس رضایت فردی میگیره، دوپامین دریافت میکنه... و البته امان از روزی که یه سوتی کوچیک باعث قطع جریان این دوپامین بشه، سوال و لایک و بازنشرها کم بشن و معضلات بعدی...
پس بیایم فکر کنیم و مهمتر اینکه، حداقل با خودمون صادق باشیم، که برای چی دنبال دونستن چیزهای جدیدیم...
۲: اگر مسئلهای باید حل شه، آیا پاسخش اینه؟
نسخه جدید فلان دیتابیس، بهمان درصد سریعتره، ولی آیا کندیای که ما باهاش درگیریم، دلیلش نداشتن این نسخه جدید و راهحلش استفاده از این نسخه جدیده؟ یا جایی توی طراحی و توسعه و زیرساختمون مشکل داریم؟ هیجان چیزهای جدید زیاده! سر و صداش هم زیاده! ولی عمرش کوتاه! «زمان حل مسئله» رو صرف پرداختن به هیجانات نکنیم...
فلان نسخه از دیتابیس بهمان، AI رو به نیکویی! پیاده کرده، ولی آیا محصول ما در کوتاه یا میانمدت ازش استفاده میکنه؟ همونطور که میز و اتاق کار شلوغ باعث عدم تمرکز و حواسپرتی میشه، پرداختن به چیزهایی که نیازمون نیست، مثل قراردادن وسایل بیربط روی میز و دور و برمونه...
۳: عمق واقعی!
بعضی از ما با یه خطکش ۱۰ سانتیمتری میریم وسط اقیانوس، خطکش رو تا ته میکنیم توی آب، و به هیجان فریاد میزنیم: «حاجی عجب عمقی داره، کل خطکشم رو گرفت...»
این مثال خیلی بیربط به عمق یادگیری خیلی از ما از یه نسخه جدید نیست. خیلی از ما فقط نسخه جدید رو نصب میکنیم و به سبک ۱۰ نسخه قبل ازش استفاده میکنیم و از عدد ورژنش کیف میکنیم. یا ته تهش یه شیوه جدید نوشتن متد رو استفاده میکنیم. مثلا چراییِ استفاده از فروشنده دورهگرد به طور asymmetric در JIT داتنت ۱۰ برامون جذابه؟ کمک میکنه درک بهتری از فرایند کامپایل کدمون داشته باشیم؟ در خدمت رشد فردی یا محصولی یا تیمیمون هست؟ یا فقط دلمون خوش خواهد بود که توی سیشارپ ۱۴ میشه ?. نوشت؟ نمیگم بریم ۴۰۰ صفحه مستندات AVX10.2 رو بخونیم، ولی حداقل در حد ۲ پاراگراف بدونیم که چیه و کجا کاربرد داره...
🌱 این پست مفصله، اگر دوست داشتید تا بیشتر با هم بلند بلند فکر کنیم که اطلاع از چیز جدید، چه فرصتها و چه تلههایی داره، چه خطاهای ادراکی میتونه داشته باشه: ⚙️
بخشهای بعدی (در صورت تمایل جمع)
۴: تمرین تداوم
۵: آثار مثبت و منفی تیمی/سازمانی
۶: توازن بین پیشرفت ساختار و ابزار
۷: استراتژی پیشنهادی برای مهاجرت/استخدام ابزار جدید در محصول
۸: وزندهی بین توسعه، بهبود، ارتقاء
۹: ارتقاء محصول یا تغییر گزینهها؟
۱۰: روشهای مدلسازی و تصمیم برای تغییر/ارتقاء محصول
۱۱: انترپرایز (technology radar, green book, و...)
💬 نظر؟ تجربه؟ اگر این بحث حدنصاب ادامه رو نیاره، علیالحساب با احترام به آراء داتنت ۱۰ در اولویت مطالب بعدیه 😊