🧪مقایسه دو مکتب معروف Unit Testing یعنی کلاسیک (Detroit) و لندن (Mockist)
🧪مقایسه دو مکتب معروف Unit Testing یعنی کلاسیک (Detroit) و لندن (Mockist)
1️⃣ تست «پیادهسازی» در مقابل تست «قرارداد»
🎩 کلاسیک: تست «فقط خروجی و رفتار نهایی» رو مورد ارزیابی قرار میده؛ نیازی به دونستن جزئیات داخلی نیست. مثلاً اگر کد توابع کمکی رو تغییر بدیم ولی نتیجه نهایی تغییر نکنه، تستها تغییر نخواهند کرد و فقط اگه Assertمون پاس شه، تست پاس شده.
🎡 لندن: تستها بر اساس نحوهی فراخوانی وابستگیها و جزئیات پیادهسازی دقیق نوشته میشن. این یعنی تغییرات جزئی در داخل کلاس (حتی بدون تغییر در خروجی نهایی) ممکنه باعث شکست تستها بشه؛ حتی اگه مثلا مقدار برگشتی یک متد دقیقا همونی باشه که قبلا بوده.
2️⃣مکانیابی باگ
🎩 کلاسیک: ممکنه چند تست باهم شکست بخورن چون وابستگیها واقعی هستند. در نتیجه پیدا کردن مشکل ممکنه کمی زمان بیشتری ببره.
🎡 لندن: چون تستها به صورت دقیق تعاملات کلاسها رو چک میکنن، در صورت خطا معمولا به سرعت متوجه میشیم که مشکل کجاست.
3️⃣ مدیریت وابستگیهای پیچیده
🎩 کلاسیک: برای تستهای واقعی باید تمامی وابستگیها پیادهسازی بشن که اگر تعدادشون زیاد باشه کار زمانبر میشه؛ ولی از طرفی این موضوع میتونه نشونهای از طراحی پیچیده یا ناسالم سیستم باشه.
🎡 لندن: با استفاده از Mockها میشه وابستگیهای «سطح اول» رو شبیهسازی کرد بدون اینکه لازم باشه کل گراف وابستگیها رو راهاندازی کنیم.
🤔 اگر کنجکاوی که با کد هم تفاوتش رو ببینی: ریاکشن ⚙️