🤖 آخرش AI باعث بیکاری ما خواهد شد؟
🤖 آخرش AI باعث بیکاری ما خواهد شد؟
لابلای اخبار کلی مطلب میبینیم در مورد اینکه هوش مصنوعی تا فلان سال (اکثرا بین ۳ تا ۱۰ سال رو پیشبینی میکنن) فلان درصد از آدمها رو بیکار میکنه و دیگه مهندسهای نرمافزار باید غازهاشون رو صبح به صبح به چَرا ببرن و...
چقدر این توصیفات درسته؟ چقدر AI برای ما خطرناکه؟
از نگاه کلی: هوش مصنوعی که این روزها مرکز توجهه، مدلهای زبانی هستن، به زبان خیلی ساده؛ یه ماتریس خیلی خیلی بزرگ از ارتباط بین کلمات! آیا با مفهوم انسانی؛ نوآور، خلاق و باهوش هستند؟ خیر! چیزی که در قالب نوآوری ازشون دیده میشه، ترکیب دادههایی است که باهاشون مدل زبانی آموزش دیده (متن، تصویر، ویدیو و...). حالا نسل جدیدترش که agentic AI هست، ترکیب مدلهای مختلف برای کاربردهای خاص هستن که انجام کارهای پیچیدهتر رو ممکن میکنن.
قبلتر هم چنین تحولات بزرگی رو از سر گذروندیم؛ یه عده هم حذف شدن، حالا یا به شکل تغییر زمینه کاری یا باقی موندن روی پروژههای حوصله سربری که خدا میدونه چه روزی جایگزین میشن. مثلا: زمانی که وب گسترش پیدا کرد، کسانی که اصرار روی دسکتاپ داشتن؛ زمانی که دوران افول دلفی رسید شرکتها و تیمهایی که دیر این موضوع رو پذیرفتن. یا دوران کلاد، یا زمانی که نرمافزارها نیاز به تحلیل داده داشتن، اونایی که کماکان اصرار بر گزارشات چاپی که لیست اطلاعات رو حداکثر با یه جمع به کاربر ارائه میکردن. یا دورانی که موبایل اپلیکیشنها به یه راه تعامل جدی با کاربرها تبدیل شدن و...
من هوش مصنوعی فعلی رو چیزی فراتر از تحولات بالا نمیدونم، روزی که برنامهنویسها توی vim کدنویسی میکردن، آیا اومدن IDEها و ادیتورهای مدرن که autocomplete و کلی ابزار قوی که سرعت و سهولت رو به توسعه میداد، حتی اومدن low-codeها no-codeها ما رو بیکار کرد؟
آیا اومدن روباتها به صنایع خودروسازی باعث بیکاری سراسری شد؟
جواب هر دو سوال: هم بله است هم خیر. جنس بیکار کردن AI از جنس بیکار کردن سیر جاری پیشرفت تکنولوژی است. تایپیستی که زرنگار و بعدتر ورد یاد نگرفت، و بعدترش از speech-to-text استفاده نکرد و مهارتش رو به ویراستاری ارتقاء نداد، مثل برنامهنویسی که روی ابزارهای جدید مهاجرت نکرد و بهروز نموند شغلش یا حس پویاییاش نابود شد.
در دنیای مدرن مابهازای تولید هر ۱۰۰۰ خودرو، بین ۵ تا ۱۰ نفر شاغل میشن (با وجود روباتها و ابزارهای خودکار پیشرفته)، در ایران، این عدد ۷۰ تا ۱۵۰ نفر است!!! آیا اگر تویوتا یا تسلا در ایران کارخونه بزنن یا همین کارخونهها رو تصاحب کنن، نباید تعداد زیادی آدم غیربهرهور اخراج شن؟ همین رو به نرمافزار تعمیم بدیم؛ آیا با وجود کوپایلوت و ابزارهای مدرن؛ برنامهنویسی که هنوز نرمافزار CRUD مینویسه، و به کاربرش و سازمان بهرهبردار از نرمافزار، امکانات مبتنی بر AI برای بهرهوری بیشتر نمیده، نباید حذف شه؟ یا اگر حذف نشه، نباید درجا بزنه و رشد نکنه؟
برنامهنویسی که امکانات مدرن به محصولش نیاره، مثل شرکتهایی هستن که به خودروسازهای داخلی ما امکانات رباتیک هوشمند و بهرهور ندادن، هم مشتریشون (خودروساز) رو غیربهرهور کردن هم خودشون عقبموندن. حالا فرق AI در نرمافزار اینه که که چون امکانات فیزیکی مثل کارخونه و روباتهای بزرگ و... نیاز نداره و شما از هر جای دنیا میتونی از یک مدل در جایی دیگر از جهان استفاده کنید، مهاجرت و اثرگذاری سریعتری خواهد داشت.
از نگاه ایران: متاسفانه در زمانهای که کشورها سر تحولات بزرگ هوشمصنوعی و دسترسی به تراشه رقابت دارن، دیپسیک چینی در عرض چند روز حتی توی آمریکا به بالای لیست میاد؛ ایران درگیر فیلتر بودن یا نبودن بدیهیات و اینترنت طبقاتی و... است. لذا با تاسف و تألم عمیق، بعید میدونم تغییرات در ایران وسعت و عمق زیادی داشته باشه. دلایلم وسیع و بیانش زمانبره ولی اگر از چند شرکت پیشرو عبور کنیم، معدل بقیهی جامعه نرمافزاری کشور، بسیار پایینه. پیشنهاد میکنم دیدگاه کلان داشته باشیم و کل جامعه نرمافزاری رو ببینیم نه چند شرکتی که روز به روز هم کوچکتر و کُندتر میشن (مهاجرت نیروی متخصص، شرایط اقتصادی، انزوای تکنولوژیک، سیاستهای کشور و...). همین جامعه نرمافزاری ایران سهم مهمی از شرایط دولت داشته که به جای ۱۵ تا ۲۵ نفر کارمند به ازای هر ۱۰۰۰ نفر، ۳۰ تا ۳۵ کارمند با بهرهوری «برو فردا بیا؛ برو هفته دیگه بیا» داره؛ در حقیقت نرمافزارهایی توسعه دادن که شفافیت، business observability و integrity رو به سخره گرفتن!
لذا درست مثل زمانی که IDEهای مدرن اومدن، AI رو به مثابه ابزاری ببینیم که قراره به ما کمک کنه تا محصولات «امروزی» تری بسازیم، مشتریانمون رو توانمندتر و بهرهورتر کنیم و دانشمون رو ارتقاء بدیم. به جای حبابها رو هیجانات هم روی تعمیق و گسترش دانشمون کار کنیم...
نظرتون رو بگید لطفا 😊🌱